پیرزنی عصازنان راه خانۀ شورای روستا را در پیش گرفت. وقتی به خانۀ شورا رسید، از او پرسید: چند ماه از انتخابات شورای روستا می‌گذرد؟ شورا در جواب گفت: شش هفت ماهی ‌می‌گذرد. پیرزن گفت: نه دقیق می‌خواهم. شورا گفت: دقیقاً به خاطر ندارم. اجازه بده تا از بخشداری بپرسم. شورا تاریخ دقیق را از بخشداری پرسید و به پیرزن گفت. برای شورا سوالی شکل گرفت که این پیرزن تاریخ دقیق انتخابات ما را برای چه کاری می‌خواهد؟ پیش خود گفت بهتر است از پیرزن بپرسم. وقتی از پیرزن پرسید، پیرزن در جواب گفت: روزی که شما انتخابات داشتید گاو من باردار شده بود، می‌خواستم بدانم چند ماه از بارداری گاو من می‌گذرد.