درزی هم در کوزه افتاد
همیشه وقتی از حج سخن به میان می آمد ، من این بیت ها را برای مخاطبین می خواندم که :
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید معشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
« حضرت مولانا »
و :
برو طواف دلی کن که کعبۀ مخفی است که آن خلیل بنا کرد و این خدا خود ساخت
« زیب النسا »
چرخ روزگار گشت و گشت تا این که قرعه را به نام ما انداخت . البته من ثبت نام نکرده بودم ، جایزۀ معلمِ ... پارسال بود . خلاصه ، گر خدا خواهد جمعه بیست و سوم فروردین از فرودگاه ساری به سرزمین وحی می روم . به یاد جد بزرگم روانشاد حاجی گل بابا افتادم که دوازده ماه طول کشید با اسب به خانۀ خدا رفته بود .خدایش بیامرزد . دیوان حافظ و تذکره الأولیا عطار را هم با خودم می برم . ترسم از این است که :
به طواف کعبه رفتم ، به حرم رهم ندادند که برون در چه کردی که درون خانه آیی ؟
« فخر الدین عراقی »
... علی اکبر قاسمی گل افشانی ...