از دیر باز هنرمندان زیادی به قرآن روی آورده اند . خوشنویسان ، نگارگران ، شاعران ، موسیقی دانان ، منبّت کاران ، داستان نویسان ، فیلم نامه نویسان و ... هر کدام از منظر خودشان به این کلام الهی نگریسته اند . شعر فارسی با قرآن پیوندی هزار ساله دارد . کمتر دیوانی را می توان سراغ گرفت که آیات قرآنی در آن جلوه گری نداشته باشد . ضرورت دارد کسانی که در حوزۀ دین و معارف اسلامی تحقیق و پژوهش و تدریس و سخنرانی می کنند ، با گسترۀ ادب فارسی هم آشنا باشند . حیف است اگر کسی دربارۀ آیۀ 20 سورۀ یوسف « وَ شَروهُ بِثَمَنِ بَخسٍ دَراهِمَ مَعدُوده ... » برای مردم صحبت کند و این بیت حافظ شیرین سخن را نخواند :
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود
و یا آیۀ امانت ( اِنّا عَرَضنَا الاَمانَهَ عَلَی السَّمواتِ وَ الاَرضِ وَ الجِبالِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها وَاَشفَقنَ مِنهَا وَ حَمَلَها الانسانُ انَّهُ کانَ ظَلوماً جَهولاً ) را بخواند و باز این بیت حافظ را نخواند :
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعۀ کار به نام من دیوانه زدند
در این جا من به دو نمونۀ دیگر از پیوند عمیق شعر فارسی با کلام خداوند اشاره می کنم . امیدوارم که مفید واقع شود :
الف - رودکی و سه پیراهن یوسف :
در داستان یوسف ( ع ) از سه پیراهن یاد شده است : پیراهنی که برادران آن را خون آلود کردند و به نزد پدر آوردند که یوسف را گرگ دریده است ( سورۀ یوسف ، آیۀ 18 ) ، پیراهنی که در نقشه ی شوم زلیخا از پشت چاک گردیده است ( سورۀ یوسف ، آیات 25 – 28 ) و پیراهنی که چشم یعقوب را از حالت نابینایی به در آورد و بینا ساخت (سورۀ یوسف ، آیۀ 93 ) . شاید هیچ شاعری در ادبیّات فارسی به زیبایی رودکی سمرقندی به این سه پیراهن یوسف اشاره نکرده است :
نگارینا شنیدستم که گاه محنت و راحت سه پیراهن سلب بودست یوسف را به عمر اندر
یکی از کید شد پر خون، دوم شد چاک از تهمت سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر
رخم ماند بدان اول ، دلم ماند بدان ثانی نصیب من شود در وصل آن پیراهن دیگر
ب - شرح بیتی از ترکیب بند جمال الدین محمّد بن عبدالرزاق اصفهانی :
تا حِصنِ تو نَسج عنکبوت است أَوهَن نه ، که أحصَنُ البیوت است
جمال الدین محمّد بن عبدالرزاق اصفهانی ، شاعر سده ی ششم هجری و پدر کمال الدین اسماعیل ، ترکیب بندی دارد در نعت حضرت پیامبر ( ع ) که بیت بالا نیز از آن ترکیب بند است . برای فهم این بیت لازم است به چند نکته عنایت داشته باشیم :
1 – پیامبر در هنگام هجرت از مکّه به مدینه ، از ترس کافران در غار ثور مخفی شدند و عنکبوتی به حکمت خداوند بر در آن غار تنیده و کبوتری در آن جا تخم نهاده بود و این باعث نجات او گشت ( سورۀ توبه ، آیۀ 40 ) . عطار در منطق الطیر می گوید :
عنکبوتی را به حکمت دام داد صدر عالم را در او آرام داد
2 – خداوند در آیه ی چهل و یکمِ سوره ی عنکبوت ، سست ترین خانه ها را خانه ی عنکبوت دانسته است : ... انَّ أوهَن البیوتِ لَبَیتُ العَنکَبوتِ ...
جمال الدین چه هنرمندانه این دو موضوع را در هم آمیخته است : تا پناهگاه تو ای محمد بافته شده از عنکبوت است ، دیگر خانه ی عنکبوت سست ترین خانه ها نیست بلکه محکم ترین خانه ها است .