شعری از جناب غلامعلی حداد عادل با مطلع :
ای زبان فارسی ، ای درّ دریای دری ای تو میراث نیاکان ای زبان مادری
در سال گذشته در کتاب فارسی سال ششم دبستان نقش بسته بود و امسال مولفان محترم آن را از متن کتاب حذف کردند و به پشت جلد کتاب ( با حذف یک بیت آن ) انتقال دادند . رسانه ها و خبرگزاری ها دلیل حذف آن را در همین یک بیت حذف شده دیدند که :
کابل و تهران و تبریز و بخارا و خجند جمله ملک توست تا بلخ و نشابور و هری
استدلال آن ها بر این پایه استوار بود که تبریز از جملۀ ملک زبان فارسی نیست !
وقتی این خبر را از رسانه ها شنیدم ، خیلی متأثر شدم و دلم به حال ایران و زبان فارسی سوخت . به یاد منظومۀ ای زبان پارسی روانشاد حسین خطیبی نوری افتادم که :
از زبان پارسی گویم نخست این زبان سرمایۀ فرهنگ توست
نام دیرین زبان ما ، دری ست پارسی ما زبان مادری ست
بود گلگشت تو در بستان او شیر دانش خوردی از پستان او
او به مهر مادری چون جان خویش مر تو را پرورد در دامان خویش
این لسان اهل فردوس برین در معانی از بیان سحر آفرین
رفته تا بنگاله اش قند سخن طوطیان هند از آن شکر شکن
وز بخارا تا به کشمیر و به ری یک شبه ، صد ساله ره را کرده طی
ره ز ری تا قونیه پیموده است گر چه مقصد تا سپاهان بوده است
پس به سوی گنجه و شروان گذشت راه خود پیمود و نیز از آن گذشت
روی سوی خطۀ شیراز کرد تنگ شکر را در آن جا باز کرد
بزم خود گسترد در هر مرز و بوم از در آمویه تا اقصای روم
پی سپر از خاوران تا باختر وان به نیرو ، هر نفس گستاخ تر
پهن گیتی عرصه ی جولان او « از حلب تا کاشغر میدان او » ...
ای کاش این آقایانی که به حذف این شعر می اندیشیدند ، دیوان شهریار تبریزی را هم ورق می زدند ، آن جا که می گوید :
مویی از کاکل مادر نفروشد فرزند گرچه در پاش بریزند گل و ریحان را
گرچه در اشک یتیمانه خود غرق شود گوهر آن نیست که از یاد برد عمّان را
حاسدان چاه کَنانند وگرنه یوسف نیست ماهی که دل از مهر کَنَد کنعان را
پور دستان که جوانانه به جنگش خیزند هرگز ایران نفروشد طمع توران را
و :
اختلاف لهجه ملیّت نزاید بهر کس ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند ایرانی نه ای صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران ، به حرف ناکسان از ره مرو جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
شاید این آقایان که این گونه به جنگ زبان فارسی رفته اند و تبریز و زبان فارسی را اجتماع نقیضین می دانند، فراموش کردند روز درگذشت شهریار تبریزی در تقویم ایران به روز بزرگداشت شعر و ادب فارسی مشهور است ؟
گفتا : ز که نالیم که از ماست که بر ماست !