قدر استاد نکو دانستن
هرچه می دانست آموخت مرا غیر یک اصل که ناگفته نهاد
قدر استاد نکو دانستن حیف ! استاد به من یاد نداد
« ایرج میرزا »
معلّم تمام جوانیش را به پای دانش آموزش گذاشت تا او به جایی برسد . سال ها بعد روزی آقا معلّم او را در تاکسی دید و کرایه اش را حساب کرد . موقع خداحافظی ، دانش آموز رو کرد به آقا معلّم و گفت : جبران می کنم . من نفهمیدم ، دانش آموز می خواهد کرایه تاکسی را جبران کند یا جوانی از دست رفتۀ آقا معلّم را ؟
+ نوشته شده در هجدهم دی ۱۳۹۱ ساعت 22:10 توسط علیاکبر قاسمیگلافشانی
|
... علی اکبر قاسمی گل افشانی ...