در مجلس ختمی نشسته بودم ، بیچاره ای وارد شد و نشست . برای شادی روح مرحوم فاتحه ای داد . کسی با فاتحه ی او صلوات نفرستاد و حمد و اخلاص را قرائت نکرد . در همین زمان ثروتمند رباخواری  وارد شد ، هنوز ننشسته بود که بادنجان دور قاب چین های مجلس یک صدا گفتند : اللهم صل علی محمد و آل محمد .