دمی با صفا با استاد مظاهر مصفا
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد ؟ ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
« سعدی »
سعادتی دست داد تا دیروز شنبه ، سوم تیرماه هزار وسیصد و نود و یک به همراه دو تن از دوستانم ، جناب بهنام قاسمی و جناب میر ربیع رضوی به حضور استاد مظاهر مصفا در منزل ایشان رسیدیم . وقتی زنگ در خانه ی استاد را فشار دادیم ، سرکار خانم دکتر امیر بانو کریمی فیروزکوهی ، همسر استاد مصفا و دختر امیری فیروزکوهی شاعر ، به استقبالمان آمدند . استاد مصفا مثلِ همیشه با صفا بودند و به گرمی پذیرایمان شدند . این ملاقات حدود یک ساعت و نیم به طول انجامید . در این زمان کوتاه از استادان گذشته ی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران ؛ نظیر ، استاد بدیع الزمان فروزانفر ، استاد محمد معین ، استاد پرویز ناتل خانلری ، استاد ذبیح الله صفا و ... سخن به میان آمد . استاد نسبت به معیشت مردم و آینده ی جوانان کشور دغدغه داشتند و چند بار از آن سخن به میان آوردند . استاد در میان گفتارشان فرمودند : حالا که عمرم هشتاد شد ، خدا را شاکرم که در حقّ کسی ظلمی نکردم و آرامش دارم . در پایان با این دعا از حافظ که :
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده ی گزند مباد
با استاد خداحافظی کردیم و استاد هم به رسم مهمان نوازی ایرانیان تا دمِ در ما را بدرقه کردند .