محمّد حسین نظیری نیشابوری ، شاعر سده های دهم و یازدهم هجری بوده است . در بزرگی مقام شاعری نظیری همین بس که صائب تبریزی ، قلّه نشینِ طرز نو درباره ی او گفته است :

صائب چه خیال است شود همچو نظیری            عرفی به نظیری نرسانید سخن را

 

لطیف طبعی و تازه گویی ، پیشه ی کلک و بیان نظیری بوده است :

خانه ی ما خاکساران بر سر راه صباست             شب نمی سوزد چراغ از پستی دیوار ما    

         

دو  بیت نظیری به صورت مثل سایر درآمده است و بر سر زبان های مردم  جاری است . شاید بسیاری از گویندگان ،  شاعرِ این  بیت ها را ندانند  که کیست ؟ ولی بیت را به کار می برند :

درس ادیب اگر بود زمزمه ی محبتی                          جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را  

که مردم  ، این بیت را به این صورت تغییر دادند و به کار می برند :

درس معلّم ار بود زمزمه ی محبتی                            جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

 

و بیت دیگر در عزّت نفس و کرامت انسانی است که به صورت مثل درآمده است و درس بزرگی به انسان می دهد :

دست طمع چو پیش کسان کرده ای دراز                              پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش